روزهای پایانی 9 ماهگی آترینا
آترینا روزهای پایانی 9 ماهگی رو به سر میبره در عین حال که لثه هاش اذیتش میکنن و کم تا قسمتی هم
سرما خورده و مجبور شده دارو استفاده کنه.
ولی با تمام این اوصاف همچنان بازی میکنه و مامان و بابا رو تو تفریحات همراهی میکنه.
خدا رو هزار مرتبه شکر شب بیداریهاش کمتر شده و این شب های اخیر بهتر خوابیده.
چند روزی به خاطر دندوهاش تب داشت که مجبور بودیم مدام پاشویه ت کنیم و بهش استامینوفن بدیم.
الان که دارم این پست رو مینویسم آترینا روبروی لباسشویی وایساده و ماشین که داره لباسهاش رو
میچرخونه آترینا هم باهاش حرف میزنه و گاهی هم تن صداش بالا میره و شروع به داد زدن میکنه.
و اینم چند تا عکس:
قربون ژست گرفتنت نفسسسسسسسسسسسس
مامان فدای خنده هات بشه عمرمممممممممم
تار و پود وجودمی دختر مهربون و خوش اخلاقم (همیشه در حال لبخند زدن و خندیدنه)
آترینا جونم و ابوالفضل عزیزم پسرخاله شهلا.