شیطنت های آترینا (2 )
این سرفصل شماره 2 خورده به خاطر اینکه پستی با همین سرفصل در دوران خوش بارداری نوشتم.
آترینا جوجویی ما این روزا خیلی شیطون شده مخصوصا این که با مهارت های جدیدش هروز من و باباش
رو ذوق زده میکونه.
آترینای عزیزم از 1 ماه پیش همون طور که در پست های قبلی هم گفتم برای سینه خیز رفتن خیلی تلاش
و تمرین میکرد که متأسفانه موفق نمیشد تا اینکه جمعه ی پیش یعنی 6 ماه و 13 روزگی بدون مقدمه
( منطورم اینه که بدون اینکه بتونی بشینی یا اینکه سینه خیز بری) رو چهار دست و پا رفتی.
وقتی این صحنه رو دیدم از سر ذوق جیغ کشیدم اونقد ذوق زده بودم که یادم نبود ازت فیلم بگیرم.
خلاصه ما فهمیدیم دختر کوچولومون جهشی کار میکنه و یه مقدار هم کارهاش رو برعکس انجام میده
به جای اینکه اول سینه خیز بره بعد بشینه و در آخر چهاردست و پا، اول چهار دست و پا رفت بعد
نشست و در آخر هم سینه خیز.
گاهی اوقات هم به جای اینکه سینه خیز بره چهار دست و پا میشه خودش رو پرت میکنه جلو تا فاصله
بیشتری رو طی کنه. امان از دست این قلقلی ها...........
1 ماهی هست که ددد و به به به میگه هنوز نتوسته ما ما بگه همچنان منتظریم ...
این از مهارت هاش و اما شیطنت هاش بعد از اینکه یه دل سیر خوابید و غذا خورد شروع به بازی و
سرگرم کردن خودش میکنه و برای خودش آواز سر میره یعنی به اصطلاح داره با اسباب بازی هاش
و عروسکاش حرف میزنه و همون طور که ما براش آواز میخونیم اونم براشون میخونه.
بعد از اینکه از اسباب بازی هاش خسته شد میره سراغ وسایل خونه و خودش رو با اونها سرگرم میکنه
(شروع شدن کنجکاوی هاش و شناخت محیط)
این هم چند تا عکس از ژست های مختلف آترینا:
آترینای عزیزم در حال چهار دست و پا رفتن
امید مامان در حال بازی کردن با اسباب بازی هاش
مامان خانمی شما که دست بردار نیستی لااقل این مدلی هم بگیر یه وقت خدای نکرده عکسات تکراری نشه
دوربین مخفی مامان خانمی( مچ گیری آترینا جونم در حال شیطنت)
تو رو خدا نگاش کن عجب رویی داره یه دستی چاره ش نکرده میخواد دو دستی امتحان کنه
فکر کنم میخواد پایه ش رو از جا بکنه ( از این آترینا بلای جوجویی بعید نیست)
فعلا که در حال تفحصه ........
با اینکه خسته شده با این حال دست بردار نیست این دفعه از بالای سرش براندازش میکنه
نگاه کن تو رو خدا چه کشی اومده این قلقلی ........
نخییییییییییییییییییر دست بردار نیست
این دفعه چهار دست و پا شده و اومده سراغش
در تعجبم که کم هم نمیاره ......
مثل اینکه بالاخره خسته شد
رفته سراغ پیرهنش
مامان بکش پایین آخه این چه کاریههههههههههههههه
یه نگاه به مامان میکنه میبینه بدجوری حرصش رو درآورده شروع میکنه به شیرین کاری
هزار ماشالا دخترم اهل سیاست هم هست داره کم کم خودش رو میکنه بلا ...
(همه ی وجودم در حال نشستنه)
بلههههههههههههههه بعد از اینکه دل مامان احساساتی ش رو به دست اورد
شیطون بلا رفته سراغ خریدهای مامان خانمی، نایلونشون رو پاره کرده و وسایل رو وسط سالن پخش
کرده
و دوباره تفحص و کنجکاوی ...........
و اما همچنان ادامه دارد ..............