با یاد نام او که به فرشته کوچولوی ما زندگی بخشید، آغاز خواهم کرد
به تو فکر می کنم که چگونه در گلزار وجودم آشیان کردی و بر تار و پود تنم حروف عشق را ترنم فرمودی.
چه بگویم و چه بنویسم که کلمات گنجایش بیان عشقمان به تو را ندارد و من به سوی هر کلمه ای که
می روم از دستانم می گریزد. ولی با این همه، همین کلمات شکسته بسته را کنار هم می گدارم و امیدوارم
بتوانم ذره ای از بسیارت و اندکی از سرشارت را سپاسگذار باشم.
90/10/3 سونو دادم دخملم 26 هفته و 2 روزش بود و 1 کیلو هم وزن داشت.
90/11/9 مجددأ سونو دادم دخملم 30 هفته و 5 روزش بود و 2 کیلو هم وزن داشت.
دکترم از روند وزن گیری فرشته کوچولوم خیلی راضی بود و تاریخ زایمانم رو از 15 فروردین به 10 فروردین
انتقال داد.
در حال حاضر دخملم 32 هفته و 6 روزشه.
باورمون نمیشه بعد از این همه انتظار فقط پنج هفته ی دیگه مونده تا فرشته ی کوچولومون رو درآغوش
بگیریم. بهار با مسافر کوچولوی ما در راه است و فقط سی و پنج روز دیگه مونده که مهمون خونمون بشن
و ما رو غرق در شادی و شور و هیجان کنند.
دخترم؛ با تمام وجود، گلبرگهای یاس عشقت را آبیاری خواهیم داد و تا ابد سرزمین سبز عشق را با یاد تو
آباد خواهیم ساخت و تا همیشه عاشقانه دوستت خواهیم داشت.