10 ماهگی آترینا
سلام به همه ی دوستای عزیزم که حتی وقتی نیستیم فراموشمون نمیکنن و لطفشون رو ازمون دریغ نمیکنن و عذر خواهی بابت اینکه خیلی دیر آپ شدم. 30 آذر به خاطر ماوریت کاری بابایی توفیق اجباری نصیبون شد تا باهاش همراه بشیم و به تهران بیایم که ای کاش راضی میشدیم و خونه میموندیم و همراه نمیشدیم. 30 آذر برای تهران پرواز داشتیم که از بس هوا طوفانی و بد بود تغییرات فشار هوا باعث شده بود همه مسافرین حالشون بد بشه. اصلا نمیتونم توصیف کنم که چقدر من و بابایی حالمون بد شد و خودمون رو لعنت کردیم که تو این هوا با هواپیما سفر کردیم از حال شما هم خبر ندارم چون به ظاهر خواب بودی میدونم صد در صد این تغییر فشار حال شما رو هم بد کرده بود. از قبل ...
نویسنده :
سوسن
4:16